فیلم Roma به کارگردانی آلفونسو کوارون جایزه اصلی جشنواره فیلم ونیز را به دست آورده بود و از همان زمان تمام منتقدان به تعریف و تمجید از آن پرداختند. خیلیها روما را بهترین فیلم سال 2018 میدانند چراکه توانسته نشان دهد، یک فیلمساز واقعی چه کسی است و چگونه میتوان در عین سادگی، یک شاهکار خلق کرد. نکته مهم دیگر، تولید و انتشار این فیلم توسط نتفلیکس است که به رقیب سرسخت سینمای هالیوود تبدیل شده است و هر سال عرصه را بر استودیوهای معروف تنگتر میکند. نتفلیکس تا همین چند وقت پیش، فیلمهای چندان باارزشی نداشت اما اکنون میتواند با افتخار، Roma را به عنوان یک اثر هنری مثالزدنی معرفی کند. در ادامه با نقد فیلم همراه آی پیرامید باشید.
کوراون صداهای طبیعیِ محیط را به عنوان موسیقی متن فیلمش استفاده کرده است.
میگویند «هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند». این حرف دقیقاً درباره Roma صدق میکند چراکه کارگردان و فیلمبردار اثر یعنی کوارون، آن را از تجربیات زندگی خودش و احساساتی واقعی الهام گرفته است. کلئو که شخصیت اصلی فیلم به شمار میرود، در واقع زنی است که برای خانواده کوارون کار میکرده و او را بزرگ کرده است. «روما» هم نام محلهای در مکزیکو سیتی است (آن را با رُم اشتباه نگیرید) که افرادی از قشر متوسط جامعه در آنجا زندگی میکنند. کلئو (با بازی یالیتزا آپاریسیو) هم یک خدمتکار است که برای خانوادهی یک پزشک کار میکند. او به تمام امور خانه میرسد و برخی اوقات برای مشکلات زناشویی کارفرمایش، سرزنش میشود. در تمام فیلم، صحنههای سیاه و سفید داریم و البته هیچگونه موسیقی در آن به گوش نمیرسد. کوارون معمولاً دوربین 65 میلیمتریاش را در بهترین موقعیت قرار داده و سپس آن را با حرکت شخصیتها، میچرخاند و ما را با زندگی کلئو بیشتر آشنا میکند. کارگردان سعی کرده همهچیز را در خامترین و واقعیترین حالت ممکن نمایش دهد و تا حد امکان به تصویرپردازی زندگیِ شخصیتها در دهه 70 میلادی نزدیک شود. فقدانِ موسیقی هم دلیلی جز این ندارد، چراکه کوراون صداهای طبیعیِ محیط را به عنوان موسیقی متن فیلمش استفاده کرده است.
آلفونسو کوارون با ساخت این فیلم نهتنها به نقطه اوج فعالیتهای حرفهای خود میرسد، بلکه بهترین درام سال 2018 را هم پدید میآورد.
«روما» درباره همین زندگی و اتفاقات و حوادث ناگوار آن است، پس قرار نیست شاهد غافلگیری بزرگی باشید. این فیلم در مدح و ستایش زنانی است که در موقعیتهای دشوار زندگی، سر تسلیم فرود نمیآورند. هم کلئو با سختیهای فراوانی دست و پنجه نرم میکند و هم مادر چهار بچه یعنی سوفیا (با بازی مارینا دیتاویرا)، از خیانت همسرش و رها کردن او و فرزندان، دلخور و افسرده است. پس هر دو زنانی آسیبدیده و تنها هستند که در این دنیا به حال خودشان رها شدهاند. اما آنها در عین حال یکدیگر را هم دارند و نقاط مشترکشان بیش از آن چیزی است که تصور میکردهاند.
یک سوم پایانی فیلم Roma مملو از صحنههای احساسی و تراژِیکی است که به زیبایی به تصویر کشیده و ممکن نیست بیننده را حیرتزده نکنند. در تکتک سکانسهای فیلم، همه چیز حسابشده، پرجزئیات و هنرمندانه است و واقعاً نمیتوان ایرادی به آن وارد کرد. نگاه مثبت من به این فیلم، بخاطر خواندن نظر چند منتقد بزرگ و همراه شدن با جریان تعریفها نیست، بلکه به دلیل کمیاب بودن چنین اثری در سینمای امروز است. کافی است صحنههای مربوط به زایمان غمانگیز کلئو یا آن صحنه انتهاییِ فوقالعاده در ساحل را مشاهده کنید، تا به این باور برسید که «روما» را باید اثری دانست که غنیترین فرم سینما را ارائه میکند.
فیلم Roma بدون هیچ حرف و حدیثی لایق جایزه اسکار است، هم برای بهترین فیلم و هم برای بهترین کارگردانی. البته اینکه اثر توسط نتفلیکس پخش شده و اکران محدودی در سینماها داشته، موانعی را برای آن ایجاد میکند و ممکن است در نهایت فیلم به حق خودش نرسد. به هر حال مهم نیست این فیلم اسکار را دریافت کند یا نه، چراکه انتخابهای سوالبرانگیز آکادمی در چند سال اخیر و تمایل آن برای انتخاب آثار خاص، بر همگان واضح شده است. اینکه بتوانید «روما» را با جان و دل تماشا کرده و با روایت هنرمندانهی آن همراه شوید، اهمیت دارد. آلفونسو کوارون با ساخت این فیلم نهتنها به نقطه اوج فعالیتهای حرفهای خود میرسد، بلکه بهترین درام سال 2018 را هم پدید میآورد.
فیلمی در از احساس ناب و واقعی وااااقعا لذت بردم و بهش ۹ میدم
نقدتون خوب و کوتاه و مفید بود. فیلم هم عالی بود